بهت سینما در پایان یک هفته پررونق/ «ترور» کام گیشهها را تلخ کرد
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۴۶۲۴۴
فرارو- سینمای ایران در حالی به احترام داغدیدگان حادثه تروریستی کرمان، امروز را در تعطیلی کامل به سر میبرد که طی یک هفته گذشته، شاهد سیر صعودی استقبال مخاطبان از فیلمهای در حال اکران بودیم.
به گزارش فرارو، تهیهکننده فیلم سینمایی «هتل» بهعنوان پرفروشترین فیلم کمدی این روزهای سینمای ایران، یکی از اولین سینماگرانی بود که در واکنش به حادثه تروریستی کرمان، در صفحه شخصی خود تسلیت گفت تا در کنار دیگر هنرمندان سینمای ایران، همدردی خود را با قربانیان این جنایت ابراز کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امروز پنجشنبه ۱۴ دیماه بنابر تصمیم و اعلام انجمن سینماداران، تمامی سالنهای سینمایی کشور، به احترام داغدیدگان این حادثه تروریستی تعطیل است.
از طرف دیگر، اما در طول هفته گذشته، با تصمیم سازمان سینمایی، برای اولینبار تعداد روزهای نیمبهای سینمای ایران به دو روز افزایش پیدا کرد و علاوهبر سهشنبه، مردم در روز دوشنبه هم با بلیتهای نیمبها به تماشای فیلمها نشستند. با همین تمهید هم مجموع مخاطبان سینمای ایران نسبت به هفته گذشته افزایش پیدا کرد.
این هفته در حالی نزدیک به ۷۴۰ هزار مخاطب به سینماها رفتند که این آمار هفته پیشتر در حدود ۶۹۰ هزار نفر بود و این افزایش ۵۰ هزار نفری، نشان از تأثیر مستقیم قیمت بلیت بر فرآیند استقبال از فیلمهای در حال اکران دارد.
در این شرایط هر چند فیلم «هاوایی» با نقشآفرینی امین حیایی و امیر جعفری بهعنوان یک کمدی به چرخه اکران اضافه شده، اما ترکیب پنج فیلم پرفروش هفته همچنان بدون تغییر باقی مانده است.
در گزارش هفتگی «فرارو» از وضعیت فروش فیلمهای سینمای ایران، عملکرد پنج فیلم پرفروش هفته دوم دیماه ۱۴۰۲ را مرور میکنیم.
رتبه اول؛ هتل/ ۱۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان
مسعود اطیابی همین روزها سریال «نیسان آبی ۲» را هم در حال پخش از شبکه نمایش خانگی دارد و با قطعیت میتوان او را در زمره فیلمسازان قرار داد که هم در فیلمسازی و هم در سریالسازی رگ خواب مخاطب خود را میشناسند و میتوانند استقبال حداقلی از آثارشان را تضمین کنند.
فیلم «هتل» هم همچنان با استقبال قابل قبول مخاطبان، اکران خود در سینماها را ادامه میدهد. فیلمی که هرچند از پس رقیب قدری مانند «فسیل» در مجموع فروش برنیامد، اما در زمینه جذب مخاطب توانسته است از فیلمهای رکورددار اکران امسال باشد.
«هتل» در این هفته ۲۴۰ هزار مخاطب را به سالنهای سینمای کشاند و فروش هفتگی ۱۰ میلیارد ۲۰۰ میلیون تومان را به نام خود ثبت کرد.
مجموع فروش این فیلم از ابتدای اکران تا کنون، ۲۱۳ میلیارد تومان بوده است.
رتبه دوم؛ ویلای ساحلی/ ۷ میلیارد تومان
خبر تلخی بود که این هفته مطلع شدیم کیانوش عیاری بهدلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شده است. کارگردان محجوب و محترمی که در طول چهاردهه گذشته همواره تلاش داشته با نگاهی انسانی سراغ موضوعات روز برود. شکر خدا این خبر تلخ، با خبر شیرین بهبودی این هنرمند و ترخیص از بیمارستان، ختم به خیر شد.
«ویلای ساحلی» هرچند نسبت چندانی با کیفیت فیلمهای خاطرهساز عیاری ندارد و خودش هم در گفتوگویی اعتراف کرده که تنها با انگیزه مالی سراغ ساخت آن رفته است، با این همه همچنان مخاطب خاص خود را به سینما میکشاند و جایگاه دوم در جدول فروش هفتگی را برای خود حفظ کرده است.
فیلم سینمایی «ویلای ساحلی» در هفته گذشته، بیش از ۱۶۲ هزار مخاطب را به سینماها کشاند و ۷ میلیارد تومان هم فروش داشت.
مجموع فروش این فیلم از ابتدای اکران هم از مرز ۳۰ میلیارد تومان عبور کرده است.
رتبه سوم؛ ورود و خروج ممنوع/ ۴ میلیارد و ۳۳۰ میلیون تومان
باید اعتراف کنیم استقبال از «ورود و خروج ممنوع» در هفتههای ابتدایی گویی از سر اتفاق و گذرا نبوده است! فیلمی از کارگردانی گمنام که تنها میدانستیم اولین کارگردانی روحانی سینمای ایران بهحساب میآید و داستانی همه که برای روایت انتخاب کرده بیارتباط با سوءاستفاده از لباس روحانیت نیست.
فیلم اول حجتالاسلام امید آقایی، اما ویترینی از بازیگران داشت که احتمالا در توفیق آن در گیشه بیتأثیر نبودهاند. از اکبر عبدی و محمدرضا شریفینیا گرفته تا نیوشا ضیغمی و برخی چهرههای مشهورشده در فضای مجازی.
فیلم «ورود و خروج ممنوع» در هفته گذشته با سیرصعودی تعداد مخاطبانش، ۱۰۰ هزار نفر را به سینماها کشاند و ۴ میلیارد و ۳۳۰ میلیون تومان هم فروش داشت.
مجموع فروش این فیلم از ابتدای اکران تا کنون به مرز ۱۴ میلیارد تومان نزدیک شده است.
رتبه چهارم؛ فسیل/ ۲ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان
کارنامه سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ را قطعا نمیتوان بدون نام «فسیل» مرور کرد، فیلمی که حالا جایگاهی تاریخی هم پیدا کرده است و نه فقط در ترکیب فیلمهای پرفروش تاریخ سینمای ایران که حتی در جدول پرمخاطبترینها هم از فیلمهای مدعی بهحساب میآید و بعید است به این زودیها رقیبی قدر بتواند با آن هماوردی کند.
کریم امینی کارگردان این فیلم حتی خودش هم نتوانست با فیلم دیگرش یعنی «شهر هرت» با «فسیل» رقابت کند و این یعنی این فیلم اساسا فرمول توفیق منحصر به فردی داشته و پارامترهای متنوعی در توفیق آن نقش داشتهاند.
نکته عجیب اینکه در حالی اکران این فیلم به ماه یازدهم نزدیک میشود که همچنان شاهد افزایش هفتگی مخاطبان آن هستیم و هنوز این فیلم در جذب مخاطب از نفس نیفتاده است.
«فسیل» این هفته هم توانست بیش از ۶۴ هزار مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند و رقم ۲ میلیارد و ۷۲۰ میلیون تومان را در گیشه هفتگی خود ثبت کند.
مجموع فروش این فیلم از ابتدای اکران تا کنون ۳۰۳ میلیارد تومان بوده است.
رتبه پنجم؛ بچه زرنگ/ یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان
سینمای کودک ایران هم همچنان در حال سپری کردن روزهایی رویایی است. سالها بود که سینمای ایران در سبد محصولات خود اثری در خور برای عرضه به مخاطبان کودک و نوجوان نداشت و این همان خلائی است که حالا انیمیشنهای سینمایی بهخوبی پر کردهاند.
در این هفته نه فقط فیلم «بچه زرنگ» توانست عمکلرد موفق خود در گیشه را ادامه دهد که «مسافری از گانورا» هم در فروش هفتگی خود را به جایگاه ششم رسانده و تنها یک قدم برای ورود به جمع پنج فیلم پرفروش هفتگی فاصله دارد.
انیمیشن «بچه زرنگ» این هفته ۵۰ هزار مخاطب را به سینماها کشاند و یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان هم فروش کرد.
مجموع فروش این فیلم از ابتدای اکران تا کنون ۵۳ میلیارد تومان بوده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فروش هفتگی سینما گیشه سینما فیلم هتل فیلم فسیل حادثه تروریستی کرمان قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل هزار مخاطب میلیارد تومان سینمای ایران میلیون تومان سینما ها هفته گذشته فروش هفتگی روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۶۲۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام